جیم کالینز
جیم کالینز متولد سال ۱۹۵۸ و نویسنده یا مشارکتکننده در نوشتن هفت کتاب حوزهٔ مدیریت خلاق از جمله خوب به عالی و ساختن برای ماندن است که تمام آنها جزو پرفروشترین کتابهای این زمینه شناخته میشوند. او ۴۰ سال به صخرهنوردی مشغول بودهاست. جیم به رفتن راههای نرفته و خلاقیت و خطرپذیری معتقد است.
او مدرک کارشناسی ریاضی و MBA را از دانشگاه استنفورد و مدرک دکتری افتخاری را از دانشگاه کلرادو گرفتهاست.
شریه فوربس نام او را در سال ۲۰۱۷ در فهرست صد مغز زندهٔ کسب و کار در سطح جهان قرار دادهاست.
فهرستی که جیورجیو آرمانی، دن گلیبرت، اریک اشمیت، مارک زاکربرگ، جک ولش، وارن بافت، ریچارد برانسون، چارلز شواب و جف بزوس هم در آن قرار دارند (البته نام ترامپ هم در این فهرست قرار دارد و همین باعث شده که ۹۹ نفر دیگر کمتر به نام خود در این فهرست اشاره کنند.)
نشریه Thinker نیز نام جیم کالینز را در سالهای مختلف جزو ۵۰ متفکر برتر جهان اعلام کردهاست و حتی در سال ۲۰۱۱ نام کالینز به ردهٔ چهارم رتبهٔ بندی Thinker نیز رسید.
جیم کالینز همواره به دنبال این است که با جزئیات کامل توصیف کند چطور رهبران بزرگ شرکتهایشان را اداره میکنند. او بعد از چندین دهه مشاهده دقیق و مداوم به این نتیجه رسیده است که نقش سختکوشی و پشتکار در موفقیت مهمتر از نبوغ است.
قهرمانان او به جای مدیران خودشیفته و خود محوری که مرتب از این شرکت به آن شرکت رفتهاند، مدیرانی هستند که بدون خود بزرگبینی، به تدریج با صبر و حوصله سازمان خود را ساختهاند.
در واقع، جیم کالینز توانسته است، پیام جهانی ادبیات «خودیاری» را در بسته بندی جدیدی ارائه کند. اینکه هر کسی میتواند موفق باشد به شرطی که به پیگیری مجموعهای از اصول و اهداف جدی اما امکان پذیر متعهد باشد.
برای بسیاری از زنان و مردان فعال در کسب وکار که تعداد اندکی از آنها نابغهاند، این پیام امیدبخشی است.
جیم کالینز خود نیز به خوبی به آنچه که آموزش میدهد، عمل میکند.
او از کار کردن در دانشگاه و یا ارائه مشاوره اجتناب کرده و در عوض به صورت تمام وقت بر کار روی پرسش بنیادی خود یعنی رمز موفقیت شرکتهای بزرگ متمرکز شده است.
او به کمک گروهی از همکاران و دستیارانش که مانند او شیفته پاسخ دادن به این پرسش هستند، به کار تحقیقاتی میپردازد و هر ۴ یا ۵ سال یک بار یک کتاب جدید به بازار عرضه میکند.
سخنان کوتاه:
۱- برای هر بخش نیروی کار مناسب انتخاب کنید: تشکیل یک کمپانی مثل راندن اتوبوس است، شما علاوه بر راننده به افراد کلیدی احتیاج دارید که در صندلی مناسب خود قرار بگیرند و برای رسیدن به مقصد باید همه صندلیها به درستی پر شده باشند.
۲- برای ۱۵ تا ۲۰ سال آیندهتان اهداف بزرگ طراحی کنید، هدفی که انتخاب کردید باید بلند مدت و بزرگ باشد. هدف بزرگ خود را به اهداف کوچک تقسیم کنید و هر ماه به بخشی از آن دست بیابید.
۳ – روی رویدادهای خوب شرکت تمرکز کنید: کمپانیهای مختلف به یک اندازه به اتفاقات خوب و بد برخورد میکنند. موفقیت کمپانیهای بزرگ به دلیل تمرکز روی اتفاق خوب و تلاش برای افزایش آن است.
۴- تکنولوژی ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺤﻮل را ﺗﺴﺮﯾﻊ ﺑﺨﺸﺪ وﻟﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ آن را ﺑﻮﺟﻮد ﺑﯿﺎورد.
۵- عالی بودن، وابسته به ﺷﺮاﯾﻂ و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺎ ﺣﺪود زﯾﺎدی بدلیل اﻧﺘﺨﺎب آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ اﺳﺖ.
۶- بهترین اﻓﺮاد ﺧﻮد را در ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ ﻗﺮار دﻫﯿﺪ ، ﻧﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺴﺆﻟﯿﺖ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت را ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﺴﭙﺎرﯾﺪ.
۷- ادﻏﺎم دو ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﻋﺎﻟﯽ را اﯾﺠﺎد ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ.
۸ – وﻗﺘﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ ﻻزم اﺳﺖ ﺗﻐﯿﯿﺮی در ﻧﯿﺮوی اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﯿﺪ، اﻗﺪام ﮐﻨﯿﺪ.
او عضو سابق هیأت علمی دانشکده ی تحصیلات تکمیلی کسب وکار استنفورد، آزمایشگاه مدیریتی را در شهر خود، بولدر، کلرادو در ۱۹۹۵، بنیان نهاده است.
وی که در رده بندی پنجاه متفکر در سال ۲۰۰۵ در رده ی شش از رهبران مدیریت قرار گرفت، بیش از همه به خاطر کتاب تأثیرگذار خود با نام “ساخته شده جهت بقا” عادات موفق شرکتهای خیالی که با کمک عضو دانشگاهی دانشگاه استنفورد با نام جری پوراس تألیف گردید و در آن عواملی که به شرکتها کمک می کند تا دوام بیاورند و پرفروش شوند، را تحلیل کرده است.
کتاب بعدی کالینز، “از خوب تا عالی ” (چرا برخی شرکتها جهش می کنند ولی ساب اینطور نیستند؟)، از سؤالی ساده پدید آمده است: “آیا یک شرکت خوب می تواند به شرکتی عالی تبدیل شود؟” جواب مثبت است، کالینز جمع بندی می کند که با رهبری درست این کار امکان پذیر است.
او دو سطح از رهبری را شناسایی میکند: سطح پنج ( عالی) و سطح چهار (خوب). جیم کالینز در این کتاب بررسی می کند چگونه یک شرکت خوب به یک شرکت استثنائی تبدیل میگردد.
کتاب یک اصطلاح جدید را به واژه نامه ی رهبری معرفی می کند “رهبری سطح ۵”. سطح ۵ به بالاترین سطح در یک سلسله مراتب از توانایی های اجرایی اشاره دارد.
رهبران در چهار سطح دیگر ممکن است موفق باشند، اما قادر نیستند شرکتها را از حد متوسط به برتری پایدار برسانند.
در کتاب “چگونگی سقوط توانمند: و چرا برخی شرکتها هرگز دست نمی کشند”، کالینز فرایند شکست در شرکتها و چگونگی جلوگیری از نزول و توقف شرکتهایی که دچار مشکل شده اند را مورد بررسی قرار میدهد.
این کتاب پنج مرحله ی متوالی نزول را شناسایی میکند که اگر مورد توجه قرار گیرد می تواند به مدیران در جلوگیری از نزول کمک کنند.